نگاهي به تاريخ فعاليت هاي ميسيونرهای مسیحی در آذربايجان قبل از جنگ جهاني اول
نگاهي به تاريخ فعاليت هاي ميسيونرهای مسیحی در آذربايجان قبل از جنگ جهاني اول
2004/11/05
دكتر توحيد ملك زاده ديلمقاني tohidmelikzade@yahoo.com
مسيحيان آذربايجان كه همراه با هموطنانشان سالهاي سال در كمال آرامش در اذربايجان مي زيستند در بحبوحه آغاز قرن بيستم همراه با تشديد فعاليتهاي ميسيونهاي مستقر در آذربايجان به تدريج از آذربايجانيان جدا شده و وارد ماجراجوييهايي شدند كه قتل عام تركان در آذربايجان و آناطولي نمونه هايي از اينها بود. اين مقاله اشاره ايي گذرا به فعاليت اين ميسيونهايي دارد كه به جز دعوت به آرامش وتبليغ دين هر كاري عليه آذزبايجانيان كردند.
جمعيت بازل
در سال 1831 ميسيونر فاندر pfander در تبريز و اورميه بين مسيحيان انجيل سرياني اعطا كرده بود. وي منسوب به جمعيت بازل بود. از پروژه هاي اينان گشايش ميسيون در اورميه بود كه به سبب هاي تماماًسياسي اين ميسيون باز شد و در سال 1836 ايستگاه ميسيونري بازل در تبريز بسته شد.
ميسيون پروتستان
در سال 1834 دكتر آشئل گرانت با ميسيونر ژوستين پاكارد در اورميه ميسيون پروتستان را ايجاد كرد كه در منطقه بيش از 80 سال اثر منفی برجاي گذاشت . هدف اينان ايجاد پروتستان در فرهنگ مسيحيان بود که با ايجاد مدارس و مراكز آموزشي سعي در اين امر مي كردند. اينان با ايجاد زبان سرياني جديد نقطة عطفي در فرهنگ آشوريها بوجود آوردند.
پس از چندي يك چاپخانه ايجاد كردند که در آن يك مجله ديني چاپ می شد. طبيعي بود كه مسلمانان از اين ميسيون استقبال نكردند.
در شرايط معمول علاوه بر تبليغ دين مسيحيت گروهي از مبلغان به امور پزشكي نيز مي پرداختند و به كار درمان و پيشگيري از بيماريها مشغول بودند. مدرسان و مبلغان گروه ديگر بودند كه به امر آموزش كاركنان روحاني و غيره روحاني كليسا مي پرداختند. اين مبلغان علاوه بر كارهاي معمول خود ، تلويحاًدر مورد ايالات متحد آمريكا به ععنوان سرزمين موعود تبليغ مي كردند. به همين دليل كليساي آنها به نام « كليساي آمريكايي » معروف شد و بسياري از فارغ التحصيلان آنها براي ادامة تحصيل و كسب تابعيت به آمريكا عزيمت كردند. ميسيون شعبه آذربايجان ثروتمند و بزرگ بود.
پرسبيتري ها
در آستانة جنگ اول جهاني ، بيست ويك مبلَغ پرسبيتري همراه با فرزندان خود در اورميه زندگي مي كردند. علاوه بر آن ، حدود دوازده ميسيونر ديگر در تبريز زندگي مي كردند. در اوايل 1895 م ، اين ميسيون 117 مدرسه در منطقه اورميه تأسيس كرد و 2410 نفر كه اكثراً آسوري و ارمني بودند در اين مدارس مشغول تحصيل بودند . اين ميسيون همچنين يك بيمارستان براي آموزش پزشكي در اورميه داير كرد. كشيش ويليام شد مهمترين مبلَغ پرسيبتري در طول جنگ اول جهاني در اورميه بود. همانطوريكه خواهيم ديد وی در قتل عام مردم اورميه شركت مستقيم كرد و عاقبت موقع فرار ارامنه و آسوريها از اورميه وي نيز با آنان اورميه را ترك و در طول مسير به سبب ابتلا به بيماري وبا جان خود را از دست داد.
در سال 1853 پس از آمدن ميسيونرهاي مختلف اروپايي به آذربايجان ، تعادل فرهنگي آذربايجان به نفع ارامنه و نسطوريها ( آسوريها ) به هم خورد. والي هاي آذربايجان به كرات از ميسيونرهاي مسيحي حمايت مي كردند.
لازاريستها:
در سال 1840 لازاريستها به سوي كلدانيان كه قبلاًبه كليساي رم پيوسته بودند روي آوردند. لازاريست ها كمتر از پروتستانها توانايي مالي داشتند. در قرن بيستم ، در آذربايجان در خسروآباد سلماس ، اورميه و تبريز مقر گزيده بودند . اقدامات آنان گرچه در اورميه نتيجه نداد ولي انها از اعتبار نمايندة آپوستوليك که از سال 1875- مقر او در اورميه بود بهره مي جستند.
آنگليكان ها:
آنگليكان ها هم در سال 1886 در اورميه و در حكاري نزد مارشيمون مقر جستند. آنان با نستوريان ( جيلوها ) در ارتباط مستقيم بودند. ولي پس از اينكه غرب آذربايجان در سال 1614 توسط روسها اشغال شد و كليساي آشوريها به كليساي ارتدكس روسيه پيوست اين ميسيون آذربايجان را ترك كرد.
لوتري ها
لوتري ها ( نوعي ديگر از پروتستانها ) هم شانس خود را در آذربايجان آزمودند. يتيم خانه اي نيز در اورميه باز كردند ولي در كاشان موفق نشدند.
ميسيون روس
ميسيون روس در سال 1898 در اورميه پايگاهي باز كرد. در مراسم گشايش اين ميسيون علاوه بر كنسول روس يك شركت تجاري روس نيز شركت داشت. در همان سال در اورميه و سپس در سلماس روحانيون روس امضاهايي از نستوريان و كلدانيان را جمع آوري كردند كه براي بهره جستن از محافظت آنان خود را آماده پيوستن به شوراي كليسايي روس اعلام مي كند. به دنبال آن اسقف سپرغان ارتدوكس شد و به دنبال وي بيش از بيست هزار نفر از آسوريهاي اورميه و سلماس ارتدكس شدند. مذهب قديم آنان كليساي قديمي نستووري ، كاتوليك رومي و سرياني انجيلي بود. داستان زير براي تغيير مذهب اسقف سپرغان نقل مي شود:
اسقف كليساي پاراندوز اورميه و سولدوز « گابريل » كه در روستاي آردي چاي مي زيست با 14 كشيش براي سركشي به مننطقه خود نوچه مي رود. در راه برگشت به منزل خود ، شب در ميان رئيس عشيرت كردها مي ماند، فرداي آنروز موقع بازگشت، رئيس عشيرت 20 سواري در معيت آنان مي فرستد ولي مابين راه تمام كشيش ها كشته و بدنشان پاره مي شود. بدين ترتيب اسقف سپرغان به واسطة ميرزه جوزف آرسانيس در پطرزبورگ ارتدوكس شد.
از سال 1823 در میان مهاجران مسيحي به روسيه ، كشيشهايي نیز وجود داشت . در سال 18897 دو كشيش ارتدوكس به سپرغان آمدند. ويكتور ميخائيلوويچ و كشيش آسوري كوايلاسارل شامون koilassarl şamun از طرف ده هزار آشوري گاولان استقبال شد. اينان روستا به روستا گردش كرده و براي الحاق منطقه به كليساي روس اممضا جمع كردند. هيچ كس قبل از امضا تردد نكرد زيرا اين تصميم يك راه نجات براي آنان بود.
در 25 مارس 1898 در پطروگراد يك مجلس با حضور ماريونان تشكيل و در كليساي الكساندر نئوسكي با حوضه اسقفي 15 هزار نفري خود در مقامات روسي ارتدوكس شد. در اين مراسم اسقف اعظم مسكو وكيف نيز حضور داشت. پس از چندي يك هيئت ميسيونري به آذربايجان فرستاده شد. كنسول روس در تبريز به ميسيونرها يك ضيافت داد. در ميان مهمانان والي آذربايجان امير نظام نيز حضور داشت. با سعي ميسيونرها بيست ههزار آسوري از مذهبهاي ديگر بريده ارتدوكس شد. يك كشيش آسوري منسوب به كليساي لوتري آلماني در مكتوبي به آلمان اين حركت را يك حركت سياسي دانسته و افزايش نفوذ روس را يادآور شد. در جنگ جهاني اول ابتدا كشيش سرژ serge رئسي ميسيون بود سپس به علت اختلاف با كنسول روس تغيير يافت و كشيش پيمه ن piemen جانشين وي شد و هر چه مي توانست در مسلح كردن مسيحيان انجام داد.
ميسيون كاتوليك
ميسيون كاتوليك نيز كه بوسيله لازاريست و خواهران سن ونسان اداره مي شد و رئيس شان مسيو سونتاك Emile sontag بود. در تبريز و سلماس شعبه اي داشتند و در اورميه نيز ميسيو سونتاك نماينده پاپ بود. وسايل مالي اين ميسيون كم بود. اين ميسيون در فرار ارامنه و آسوريها از اورميه همراه آنان از اورميه خارج نشدند. در جريان ورود عثمانيها به اورميه دستگير و ميسيو سونتاك كشته شد.
0 Comments:
Yorum Gönder
<< Home