زلزله هاي هاي بزرگ و مخرب معاصر
زلزلههاي بزرگ و مخرب معاصر
آذربايجان
(1900 تا 2005 ميلادي)
دكتر توحيد ملك زاده ديلمقاني
دانشگاه آزاد اسلامي واحد سلماس
الف) مقدمه اي بر زلزله هاي آذربايجان
تاريخيآن زلزلههاي و آذربايجان شناختي زمين وضعيت بررسي
نشان آذربايجان در ژئوفيزيكي مختلف مطالعات :اشاره
مناطق از يكي تكتونيكي ، لحاظ از منطقه اين كه ميدهد
كمربند به موسوم زلزله كمربند در و آسياست جوان بسيار
ميانه از كه كمربند اين.دارد قرار هيماليا -آلپ زلزله
آلپ ، مناطق از عبور از پس ميشود ، شروع اطلس اقيانوس
شمال افغانستان ، پاكستان ، ايران ، آذربايجان ، تركيه ،
نوار و رسيده فيليپين جزاير منطقه به تبت هندوستان ،
را نوار اين ميتوان واقع در.ميآورد بوجود را عريضي
.دانست زمين كره صفحات جوش و برخورد محل
سايزموتكتونيكي مسائل حل براي كوششهايي اخير ، سالهاي در
توسط آذربايجان آن ميان در و ايران (ساختي زمين لرزه)
همكاران و دئوي و (1977و 1972) مكنزي ،(1972) نوروزي
(Seismo Tectonic) سايزموتكتونيكي مدلهاي قالب در (1973)
نگرفتن نظر در سبب به الگوها اين ولي ;گرديد ارائه
لرزه سئوالات پاسخگوي نتوانست آذربايجان ، محلي تكتونيك
و تاريخي زلزلههاي پراكندگي و گسلها وضعيت ساختي ، زمين
(1362) بربريان قول به كه چرا گردد ، آذربايجان معاصر
مرزهاي "اساسا نوروزي توسط شده گرفته بكار مرزهاي بيشتر
زمين واقعيتهاي فاقد كه است جغرافيايي و واقعي غير
و مسائل اين به توجه با.ميباشند لرزهاي زمين يا ساختي
"آذربايجان ميكروپليت" دانان ژئوفيزيك مطالعات به توجه با
.گرديد ارائه آذربايجان زلزلههاي براي مدلي عنوان به
اقيانوسي پوسته (Subdsuction) فرورانش تئوري ، اين براساس
زير به غرب در آناتولي اقيانوسي پوسته و شرق در خزر
آمدن بوجود و كوهزايي سبب آذربايجان قارهاي پوسته
گسلها و زلزله هاي معاصر آذربايجان
.است شده آذربايجان در فعال و طولاني سراسري گسلهاي
كوههاي كوهزايي سبب آذربايجان شرق در فرورانشها همين
اروميه سرتاسري گسلهاي آمدن وجود به و تركيه غربي مرزي
فرورانش و تركيه مرزي كوههاي غرب و شرق در وان گسل و
كوههاي آمدن بوجود سبب قرهداغ -گوءگجه اقيانوسي پوسته
گسل و جنوب در تبريز سرتاسري گسل آمدن وجود به و قرهداغ
.است شده شمال در نخجوان
زلزلههاي همچنين و آذربايجان تاريخي زلزلههاي بررسي
فيزيكي حركات كه ميدهد نشان نيز آذربايجان جاري قرن
و حركات مطالعات.دارد وجود هم هنوز آذربايجان پوسته
خفيف حركات كه ميدهد نشان نيز آذربايجان در كوهها ريزش
منطقه كوههاي شكاف حتي و ريزش در زلزله ، بر علاوه زمين ،
سراب ، خلخال ، اردبيل ، گرم آبهاياست متجلي نيز
و قالا صايين سراسكند ، خوي ، سلماس ، زنجان ، بستانآباد ،
منطقه در نوين تكتونيكي فعاليتهاي از ديگري نشان غيره
جاي جاي كه است واقعيت اين بيانگر شواهد اين تمام.است
و تخريب خطر معرض در بالقوه طور به همواره آذربايجان
به مناطق كه رسيد خواهد فرا روزي و است مطلق ويراني
تجربه را زمين مخرب حركات آذربايجان ، كنوني آرام اصطلاح
تلخ وقايع اين شاهد چند گاهي از هر اينكه كما كرد ، خواهند
.بودهايم
تبريز ، نظير آذربايجان جمعيت پر مناطق اكثر متاسفانه
فعال بسيار مناطق در ميانه و خوي سلماس ، اردبيل،
ساخته توانمند و جوان فعال ، گسلهاي كنار در و تكتونيكي
ديگر حتي و مناطق اين مردم كردن آگاه بنابراين.شدهاند
چگونگي و بالقوه خطر اين با كمتر خطر معرض در مناطق
ساخت و ساز مهندسي نظر از چه طبيعي بلاي اين با مقابله
بزرگراهها ، گاز ، و نفت لولههاي سازي ، ساختمان شامل
زيرزميني ، كابلهاي شبكه و مخابرات فاضلاب ، و آب شبكههاي
بررسي نظر از چه و راهآهن ، شبكه بنادر ، فرودگاهها ،
ميزان كاستن براي زلزله ، همگاني آموزش و ايمني نكات
متخصص هر براي اساسي وظيفه يك جاني ، تلفات و خسارات
.ميباشد زلزله
براي امروزه زلزله ، مفهوم:زلزله منشاء و مفهوم (الف
زمين سطح ميدانيم ما .است شده شناخته مفهومي دانشمندان
است داغ بسيار زمين داخل و شده تشكيل هم از جدا صفحات از
كنوكسيون اثر در.ميشود بيشتر عمق افزايش با آن داغي كه
كه ميايد بوجود زمين گوشته در متحرك سلولهايي ،(همرفت)
.ميگردد زمين صفحات منظم حركات حركت سبب سلولها اين تحرك
را صفحات اين حركت سرعت توانستهاند دانشمندان امروزه
شكل سه به هم به نسبت صفحات حركات.كنند حساب وضوح به
:است متجلي زير
ريفت آمدن پديد سبب و ميشوند دور هم به نسبت صفحات -1
.اطلس اقيانوس:مانند.ميگردد
فرورانش:مانند.ميكنند فرورانش هم به نسبت صفحات -2
.ژاپن الجزاير مجمع تشكيل و پوستهها
در آندرياس سن گسل:مانند.ميلغزند هم به نسبت صفحات -3
.امريكا
بررسيهاي:آذربايجان (زمينساخت لرزه) سايزموتكتونيك (ب
كه ميدهد نشان آذربايجان سايزموتكتونيكي و تكتونيكي
.دارد قرار بزرگ صفحه سه شديد فشار تحت آذربايجان ، پوسته
ازطريق جنوبشرق -جنوب بهطرف حركت در توران صفحه
را آذربايجان خزر جنوب ميكروپليت و لوت ميكروپليت
خود حركت در نيز هندوستان صفحه.ميدهد قرار تحتتاثير
پديده وقوع و توران صفحه با برخورد ضمن شمال ، بهطرف
بهطور هيماليا ، عظيم كوههاي تشكيل و تبت در كوهزايي
اثر آذربايجان پوسته در ميكروپليتهايي ازطريق غيرمستقيم
كه شمالشرق به حركت ضمن عربستان صفحه بالاخره و كرده
كوههاي تشكيل سبب ميشود ، خليجفارس شدن بسته به منجر
مطالعات.ميكند وارد فشار آذربايجان به و شده زاگرس
ميكروپليت اقيانوسي پوسته كه ميدهد نشان نيز ژئوفيزيكي
گرانيتي بستر سنگ داراي كه (خزر درياي جنوبي قسمت) خزر
قارهاي پوسته در توران صفحه حركت اثر تحت است ،
ايجاد و طالش كوههاي كوهزايي سبب فرورفته ، آذربايجان
با) Nevor نئوور سراسري گسل و طالش كوههاي شرق در
.است
-گوءگجه ميكروپليت فرورانش سبب همچنين توران ، صفحه حركت
كوهزايي ايجاد بر علاوه شده ، آذربايجان در قرهداغ
پتانسيل) تبريز سراسري گسل ايجاد سبب قرهداغ ، كوههاي
ايروان اتمي تاسيسات متاسفانه كه -نخجوان گسل و ميگذرد
.است شده -دارد قرار گسل اين فعال پهنه در
به آن فرورانش سبب آناتولي ميكروپليت حركت سو ، ديگر از
و تركيه مرزي كوههاي كوهزايي سبب و شده آذربايجان غرب
مرزي كوههاي شرق در اروميه درياچه سرتاسري گسلهاي ايجاد
هر.است شده تركيه مرزي كوههاي غرب در وان سرتاسري گسل و
يكسان سرنوشت داراي وان و اورميه تكتونيكي درياچه دو
گسلهاي فرونشست در دو هر ديگر بهعبارت.هستند تشكيل
در درياچه آب بعدها.شدهاند تشكيل وان و اورميه سرتاسري
درياچه.است شده شور "تدريجا املاح غلظت و آب تبخير اثر
از اشباع و غيرعادي درياچههاي معدود از يكي اورميه
ريختشناسي ، عمق ، مساحت ، به باتوجه كه است مختلف نمكهاي
چرخه و زيستي محيط سيستم و رسوبات نوع آب ، شيميايي خواص
يوتاي ايالت در نمك بزرگ درياچه به زيادي شباهت آبي ،
.دارد امريكا
گسل زياد بسيار تعداد يادشده ، سرتاسري گسلهاي علاوهبر
سايزموتكتونيك آذربايجان
پتانسيل داراي "اكثرا كه دارد قرار آذربايجان در محلي
زلزلهزايي توان با سلماس جنوب گسل مانند.هستند زيادي
پسوه ، ايپك ، وار ، ميشو ، شمال سلطانيه ، زنجان ، سلماس ، جنوب
و مغان سلماس ، شمال سراسكند ، ميشو ، جنوب اهر ، جنوب
در تا5/7 لرزهزايي 5/6 پتانسيل با كه هرزويل
.هستند نوسان
بودهاند فعال آذربايجان ، تاريخ طول در گسلها اين بيشك
ميلادي دوم سده زلزلههاي فقط آذربايجانيان متاسفانه كه
بهصورت آنهم (قبل سال هفتصد هزارو از "حدودا) بعد به
اين طي در.كردهاند ثبت را مغشوش و جزئي "كاملا
بسيار تراكم با آذربايجان مناطق از بسياري زلزلهها ،
.شدند كشته زلزله هر در كثيري جمع و تخريب انساني بالاي
در بار شش از بيش تاريخ طي در تبريز شهر تنها "مثلا
بهكلي م م ، 1641م ، 1721م ، 1780 سالهاي 634م ، 858م ، 1042
زلزلههاي 893م همچنين.شدند كشته كثيري جمع و تخريب
گنجه ، 1593م اردبيل ، 1139م دوين ، 893م (ق. ه 15شوال 280)
چالدران ، و ماكو ايروان ، 1696م وان ، 1679م م سراب ، 1648
ميانه ، م وان ، 1844 سلطانيه ، 1843م م مرند ، 1803 1786م
،(سال 1375 اسفند زلزله محل همان در "دقيقا) اردبيل 1863م
خلخال ، 1900 تختسليمان ، 1896 و گروس ميانه ، 1880 1879
سلماس (شمسي با 1309 برابر) شاماخي ، 1930 شهر خوي ، 1902
لرزه بررسي و آذربايجان زلزلههاي تاريخ در اردبيل 1375
.دارد فراواني مباحثه جاي آن ، زمينساخت
تاريخي زلزلههاي از ما اطلاعات موارد ، اين عليرغم
پيشرفت با.نيست استوار علمي مشاهده يك پايه بر متاسفانه
يك تهيه و جهان زلزلههاي دستگاهي ثبت و زلزلهشناسي علم
در زلزلهشناسي زلزلهها ، بزرگي بررسي براي مناسب اشل
ثبت ميتوان خوشبختانه.شد جديدي دوره يك وارد آذربايجان
به مربوط را خاورميانه در دستگاه بهوسيله زلزله اولين
.دانست آذربايجان سرزمين
توانست (Cacaiatore) كاچاتوره نوع لرزهنگار دستگاه
را تبريز م سال 1856 اكتبر چهارم دقيقه و 9 زلزله 19
كنسول توسط كه زلزلهنگاري پايگاه اين.كند ثبت بهخوبي
تبريز در م سال 1855 اوايل در خانيكوف.ن تبريز ، در روس
بعد سالهاي براي توانست بود شده انداخته بهكار
شمار بعد ، در سالهاي.كند ثبت را آذربايجان زلزلههاي
زلزلهها ثبت براي مناسب دستگاههاي به مجهز ايستگاههاي
در م سال 1903 در.يافت افزايش سريع "نسبتا بهگونهاي
بيشتر كه داشت وجود زلزلهنگاري ايستگاه شصتونه مجموع
دويست به سال 1910 در تعداد اين.بودند اروپا در آنها
با تفليس ايستگاههاي نيز آذربايجان در.رسيد دستگاه
فعاليت 1906) باكو ايستگاه تا 1911 ، سال 1903 از فعاليت
منطقه زلزلههاي ميتوانستند (تا 1939م و 1927 تا 1911
مراكز شمار سريع افزايش اين بهرغم.كنند ركوردگيري را
و آذربايجان در آن توزيع دستگاهها ، بهبود و زلزلهنگاري
تهران ايستگاه سال 1958م در تنها.بود نامناسب آن اطراف
.شد برپا سفيدرود سد در فرعي ايستگاه يك م سال 1962 در و
بهكار گرفته شد. تبريز مجهز ايستگاه سال 65-1964 در بعد اندكي
زلزله هاي معاصر بزرگ آذربايجان
1902م (13 فوريه )(شاماخي): در اين سال زلزله اي شهر شاماخي راتكان داده موجب تخريب خانه ها و تلفات به ساكنين شهر و روستاهاي اطراف شد. بربريان (1977) بزرگي اين زلزله را 0/6= Mb برآورد كرده مختصات رو مركزي زلزله را 42/40 درجه شمالي و 71/78 درجه شرقي برآورد كرده است. اين زلزله در ساعت نه و سي و چهار دقيقه و شش ثانيه به وقت جهاني رخ داد.
1924م (19فوريه)(قره داغ، شمالشرق اهر): در اين سال زلزله اي در ساعت شش و پنجاه ونه دقيقه و پنجاه ونه ثانيه به وقت جهاني كوهستانهاي قره داغ را در هم كوبيد(بربريان 1977) كه بزرگي اين زلزله را 7/5= M تا 0/6=M برآورد كرده اند. مختصات رو مركز اين زلزله 90/38 شمالي و 60/47 شرقي تعيين شده است. بربريان (1977) شدت اين زلزله را I =VII در مقياس مركالي اصلاح شده برآورد كرده است.
1930م (6مه )(سلماس): روز سه شنبه 16 ارديبهشت 1309 هـ .ش زلزله اي كه بزرگي آن را 5/5= M درجه برآورد كرده اند سلماس را در ساعت 10صبح تكان داده و باعث خرابي چند دكان و خانه شده تقريباً پانزده نفر تلف شدند و قسمتي از اهالي شهر را تخليه كردند. روستاهاي هفتوان، كوچه ميش و كلشان تخريب شدند در هفتوان، چند خانه به كلي فرو ريخته و يك زن با يك كودك زير آوار ماندند در كوچه ميش و كلشان تقريباً تمام خانه ها تخريب و در هر كدام يك نفر كشته شدند. در روستاهاي ديگر سلماس آسيب ها كمتر بود مثلاً در كهنه شهر، پتهوئر(Pata ver ) سارنا، پيه جوك (Payajuk) چند خانه فروريخت و بيشتر آنها ترك خوردند در ديگر روستاها نظير محلم، اؤله ، خسروا، ديريش و مغانجوق بيشتر خانه ها ترك خوردند. كمي دورتر از رو مركز زلزله كه آن را بربريان (1977) و بولتن مؤسسه ژئو فيزيك 15/38 درجه شمالي و 75/44 درجه شرقي (منطقه تمر، شورگل) برآورد كرده اند. در روستاهاي حبشي، اختاخانا، يوشانلو، خان تختي، عيان و سنجي تنها چند ديوار ترك خوردند. اين زلزله كه در حقيقت پيش لرزه اصلي زلزله مهيب سلماس بود اين اثر را داشت تا به مردم سلماس و روستا هاي اطراف هشدار ترك خانه ها را بدهد و بدينسان جان خود را از زلزله هاي احتمالي نجات دهند در اين ميان نقش فرمانده سرباز خانه سلماس چشمگير بود. فرمانده پادگان سلماس ضمن هشدار به مردم سلماس از بابت نخوابيدن در زير سقف سنگين خانهها تمام سربازان پادگان سلماس را به حالت آماده باش در خارج پادگان نگه داشته بود كه آمادگي و كمك اين سربازان در فرداي آن زلزله در بولتن هاي مهم زلزله نگاري جهان در ساعت هفت وسه دقيقه و بيست و دو ثانيه به وقت جهاني حدود ساعت ده صبح به وقت محلي ثبت شده است. پانزده ساعت بعد در نيمه شب همانروز زلزله اي با قدرت خيلي بيشتر از اثر اين زلزله سلماس را بكلي تخريب كرد.
1930م(7مه)(سلماس): اين زلزله كه بزرگي آن را بربريان (1974) 4/7=M و مؤسسه ژئوفيزيك 2/7=M برآورد كرده است يكي از مخربترين زلزلههاي آذربايجان و شايد منطقه خاورميانه مي باشد بطوريكه سال 1930در تاريخ زلزله شناسي بنام 1930سلماس ثبت شده است. پانزده ساعت پس از پيش لرزه سلماس در نيمهشب سهشنبه يا در حقيقت بامداد روز چهارشنبه 17 ارديبهشت زلزله اصلي در ان واحد موجب تخريب كامل ديلمقان dilmgan و حدود شصت روستا در دشت سلماس و مناطق حاشيه آن شد. دامنه آسيبها از دشت سلماس به دهستان قطور و مسير علياي زاب در تركيه كشيده شده بود و موجب كشته شدن 2500 تا 4000 نفر در سلماس شد.
اطلاعات دقيق از شمار كشتهها و تخريب روستاها بدين قرار است:
قلعه سر (79 خانوار، دو كشته )
هفتوان (540خانوار، چهاركشته)
خسروآ (280خانوار، سي وچهار كشته، 150گاو تلف)
ملحم (330خانوار،چهل وهشت كشته، 264 گاو تلف)
پته وئر (114 خانوار، يازده كشته )
پيه جوك (130خانوار، سه كشته)
ساورا (626 خانوار، يكصدو پنجاه ويك كشته، هزار گوسفند ويكصدو پنجاه گاو تلف)
آختاخانا (تخريب كامل با چهار كشته)
علي بولاغي (تخريب كامل، بدون كشته)
آق بزره (پنجاه درصد تخريب، يك كشته)
آق زيارت (110خانوار، ده دصد تخريب، بدون كشته)
آشناك (120خانوار، تخريب كامل، بيست و هفت كشته)
اصلانيك (110خانوار، تخريب با بيست و يك كشته)
عيان (270خانوار، پنجاه درصد تخريب با دوازده كشته)
بلقه زان (پنجاه خانوار، ده درصد تخريب بدون كشته)
برديان (با اندكي تخريب)
بوروشقالان (40خانوار، تخريب با چهار كشته)
بوستاك آوار (بدون تخريب)
چارستون (200خانوار، شش درصد تخريب بدون كشته)
چهريق (120خانوار، هفتاد و پنج درصد تخريب با چهار كشته)
چيچك (270خانوار، پنجاه درصد تخريب با پانزده كشته)
دئريك (180خانوار، كلاًتخريب با بيست و پنج كشته)
ديلمقان (18هزار خانوار، تماماً تخريب با يكهزار و صد كشته)
ديريش (390خانوار، با دو كشته)
گبرآوا (140خانوار، تخريب جزئي بدون كشته)
قره باغ (2400خانوار، سي درصد تخريب سه نفر كشته)
قره قشلاق (1650خانوار، تخريب جزئي بدون تلفات)
قيزيل جا (420خانوار، تخريب با سه كشته)
قيزيل كندي (40خانوار، پنجاه درصد تخريب با يك كشته)
گوبه (120خانوار، بيست و پنج در صد تخريب بدون كشته)
قولان (90خانوار، بعضي خانه ها خراب بدون كشته)
گوزيك (تماماً تخريب)
هفتوان (540خانوار، تخريب با چهار كشته)
حاجي عفان (90خانوار بدون تخريب)
خانيك (تخريب كامل با دو كشته)
هودهر (360خانوار، تماماً تخريب بدون كشته)
كهريز (50خانوار، تخريب با يك كشته)
كانيان (600خانوار، تخريب جزئي بدون كشته)
خان تختي (180خانوار، تخريب بدون كشته)
كوزهرهش (تخريب كامل با سي وپنج كشته)
كهنه شهر (2290خانوار، تخريب كامل با سيصد و هفتادكشته)
مين گؤل (120خانوار، پنج درصد تخريب با دو كشته)
نظر آوا (130خانوار، تماماً تخريب با سي كشته)
سيلاب (600خانوار، تخريب جزئي با يك كشته)
سارمان آوا (170خانوار، قسمتي خراب با هشت كشته)
سنجي (120 خانوار، تماماً تخريب با بيست ويك كشته)
شورگؤل (330خانوار، سي درصد تخريب بدون كشته)
صوفي آباد (60خانوار، تخريب با يازده كشته)
اوله (1200خانوار، تماماً تخريب با دوازده كشته)
وردان (480خانوار، تخريب با بيست وپنج كشته)
ينگي جي (110خانوار، تماماًتخريب با هيجده كشته)
زين دشت (تقريباً تخريب )
گولادر (30خانوار، تخريب كامل با شش كشته)
گول اوزان (تماماً تخريب)
حبشي (690خانوار، تخريب با دو كشته)
هبلران (90خانوار، تخريب با سي وپنج كشته)
حمزه كندي (330خانوار، تخريب كامل با شانزده كشته)
حق وئران (تخريب كامل)
ايستي سو (تخريب جزئي بدون كشته)
كل آشان (180خانوار، تخريب با نوزده كشته)
كشكاويچ (120خانوار، با پانزده درصد تخريب، دو كشته)
خورخورا (40خانوار، تخريب با دو كشته)
لشكيران (120خانوار، تخريب بدون كشته)
ممقان (600خانوار، تخريب با هشتاد و پنج كشته)
مغانجوق (1800 خانوار، تماماً تخريب با هفتاد و پنج كشته)
صدقيان (1050خانوار، تماماً تخريب با شصت كشته)
سراي ملك (960 خانوار تماماً تخريب با هشتاد و دو كشته)
سارنا (180خانوار، تخريب با هيجده كشته)
شيدان (90خانوار، تماماً تخريب با بيست ويك كشته)
سلطان احمد (1200خانوار، بيست درصد تخريب بدون كشته)
تمر (660خانوار، تماماً تخريب با پنجاه و دو كشته)
اوربان (390خانوار، تقريباً تخريب بدون كشته)
يوشانلو (420خانوار، تخريب بدون كشته)
زئوهجيك (240خانوار، تخريب با ده كشته)
زولا (70خانوار، تخريب با سه كشته)
پس از اين زلزله وحشتناك يك عده تقريباً سيصد نفري كه در زير آوارهاي شهر مانده بودنددر نتيجه مجاهدت سربازان سلماس از زير خاك بيرون آورده شده و در مريضخانههاي موقت ارتش كه به وسيله چادرهايي تهيه شده بود تحت معالجه قرار گرفتند. نان وغذا به وسيله اتومبيل هاي امداد از نقاط ديگر آذربايجان به سلماس حمل و وسايل آسودگي اهالي و مجروحين كاملاً فراهم شد. منصور والي وقت آذربايجان و سرتيپ حسن خان مقدم (ظفرالدوله) فرمانده لشكر شمالغرب و چند نفر از رؤسا براي بازديد نقاط زلزله زده از تبريز وارد سلماس شدند و وجوه زيادي از طرف دولت و شير وخورشيد سرخ (هلال احمر فعلي) بين زلزله زدگان تقسيم گرديد. در اورميه نيز پس از دريافت خبر زلزله در سلماس و تخريب كامل سلماس فوراً هيئت مؤسسه شير و خورشيد سرخ (سابق ) اورميه تشكيل و موضوع كمك و مساعده به زلزله زدگان سلماس مطرح و بلافاصله آقاي حاج امير نظمي افشار از اعضاء پيشقدم در امور خيريه و عضو جمعيت مزبور با آقاي دكتر علي احمدخان مقاديري دارو و ساير مايحتاج لازم را برداشته براي معاينه و معلجه مجروحين به سلماس عزيمت كردند. دكتر امير اعلم رئيس جمعيت شير و خورشيد سرخ (سابق) مركز و پزشك مخصوص دربار به اورميه رفته و از آنجا وارد سلماس شده و همراه با دو پزشك همراهي به معالجه مردم پرداختند. دكتر حسينقلي صفي زاده فارغ التحصيل پزشكي از روسيه كه اصلاً از اهالي قره باغ آذربايجان بوده و در اثر حمله ارامنه به قريه عربلرماكو آمده بود (1297ش) و در سال 1302 شمسي با درجه سرگردي در خدمت ارتش بود، در آن زلزله وحشتناك به معالجه زلزله زدگان پرداخت. نجات يافتگان بعدها شرح مي دادند كه دكتر بي آنكه وقت استراحت داشته باشد خوراك خود را در دستمالي مي پيچد و روزها پي در پي مشغول معالجه زخمي ها مي شد. اتفاقاً روزي پس از سه روز بي خوابي در اتاق پشت ميزش به خواب مي رود و در همان حال خواب، زلزله ديكري رخ مي دهد و ديوارهاي اتاق فرو ريخته و دكتر زير سقف مي ماند. او را پس از هشت ساعت زنده ولي مجروح از زير خاك در مي آورند.
جهانگردي بنام «اوون تويدي» كه در آن زمان در تبريز به سر ميبرد اوضاع تبريز را در سفرنامه خود شرح مي دهد:« از مدت اقامتمان در تبريز خاطره هاي بزرگ ولي غيرمنتظره و ناخوشايند هم داريم و آن اين است كه يكروز داشتيم با كنسول انگليس و خانمش ـ كه بعلت ميهمان نوازي آنان در سراسر اقامتمان هاي در آن شهر به ما بسيار خوش گذشت ـ ناهار مي خورديم. درست هنگامي كه به خوردن ولووانت نوعي پيش غذا مشغول شديم ناگهان شهر با يك زلزله شديد تكان خورد كه بيش از يك دقيقه طول نكشيد و بسيار هراس انگيز بود. همه يكباره از روي صندلي هايمان جستيم كه به بيرون فرار كنيم ولي براي مدت شايد ده ثانيه پنجره اي كه رو به باغ بود بسته شد و هر كاري كرديم نتوانستيم آنرا باز كنيم و من در آن لحظه نوميدانه با تمام وجودم هراس را حس كردم، ساختمان كنسولگري مي جنبيد و اينسو آنسو مي رفت و من مانند عكس هايي كه به ديوار آويزان بودند، خالي بودن زير پايمان را احساس مي كردم. شايد بيش از يك ربع ساعت نشد كه دوباره خوردن ناهار را از سر گرفتيم و من براي نخستين بار حس كردم كه غذاي به آن خوبي ديگر در دهانم مزه ندارد. هنگامي كه دوباره هيجانهاي اين پيشامد در گفتگو بوديم، خبر رسيد كه زلزله باعث ويراني يكي از كوچه هاي داخلي بازار شده و هشت تن زير ديوار و آوار مانده كشته شده اند.» در تبريز اكثر سيم هاي برق قطع و آب حوض ها جهيد. در بندر شرفخانه نيز موجهاي مهيب درياچه اورميه باعث صدمه به كشتي ها و اداره كشتيراني شده و روز چهارشنبه گروهي از مردم وحشتزده سلماس براي اطلاع دادن اين واقعه به تبريز و كمك خواستن از مقامات با پاي پياده و دوان دوان از كرانه درياچه اورميه خود را به شرفخانه رسانده بودند. چون همه سيمهاي تلفن و تلگراف سلماس و تبريز قطع شده بودند.
پس از زلزله در 10كيلومتري شمال گسل سلماس يك چشمه آب گازدار هيجده درجه بوجود آمد كه در سلماس زلزله بولاغي (چشمه زلزله) ناميده شد. اين چشمه بعدها پس از زلزله ها مخصوصاً زلزله 22 ژوئن 1973 سلماس رنگ گل به خود گرفت. در نتيجه اين زلزله سطح ايستابي منطقه موقتاً بالا رفته و مناطق پست را آب فرا گرفت اما به زودي به سطح پيشين خود فرو نشست. آب درياچه كه خيلي پايين رفته بود به تدريج بالا آمد و زمين لغزشهاي متعدد در دره سلماس و در شيبهاي لشكران و ساير مناطق رخ داد كه ريزش تپه هاي باستاني هفتوان تپه و ديريش تپه قابل ملاحضه بود. امبرسيز(1982) شعاع تخريب زلزله را 23 كيلومتر و شعاع احساس را350 كيلومتر برآورد كرده است يعني اين زلزله در بغداد و تفليس احساس شده است.
اين زلزله گسلشي همراه بود كه هنوز هم قابل مشاهده است و مي توان آنرا بر روي زمين به گونه اي ناپيوسته در طول حدود شانزده كيلومتر از شمالغرب شورگؤل (shor gol) تا همسايگي كهنه شهر دنبال كرد. در بيشتر مسير آن كه داراي گراي 300درجه است مي توان درباره جهت جنبش واقعي گسل جنوب سلماس داوري كرد كه راستگرد است اما بجز در دو نقطه جابجايي افقي راستگرد يك و 4 متري قابل اندازه گيري است. مقدار جنبش را نمي توان تعيين كرد. بين شورگؤل و محل تقاطع گسلش با زولاچاي، طرف شمالشرقي شكستگي گسله پايين افتاده است. مقدار جابجايي قائم متغير است و در برخي جاها افت ظاهري به 4 تا6 متر مي رسد. اثر گسيختگي پس از كهنه شهر ديگر قابل مشاهده نيست با اين همه اطلاعات محلي دلالت بر آن دارد كه اين اثر در طول شش تادوازده كيلومتر ديگر در همان راستا در طول كناره جنوبغرب دوشوان چاي ادامه داشته است. در شمالغرب دئريك، شكستگي گسله ديگري را در سنگ و آبرفت ميتوان ديد كه در طول حدود سه كيلومتر با گراي 50تا 60 درجه كشيده شده و طرف غرب آن پايين افتاده است. رشته پس لرزه ها در حدود سه ماه ونيم دنباله داشت و بزرگترين پس لرزه در 8 مه (18 ارديبهشت) سبب ريزش در شرفخانه، خوي و قوطور شد. در دشت سلماس نصف روستاي شكريازي نابود و چهار نفر كشته شد. اين پس لرزه همچنين روستاهاي گيوران، ميرعمر، راويان و چاليان در جنوب قوطور را كه پيشاپيش در اثر لرزه اصلي ويران شده بود تقريباً به كلي ويران و به ناحيه اي كه در اثر لرزه اصلي زيان شديدي نديده بود به سختي آسيب رساند. در اين زلزله اكثر آثار باستاني سلماس، مساجد و بقاع قديمي، مناره قرون وسطييي ميرخاتون، پلهاي قديمي از بين رفت.
پس از استقرار آرامش در سلماس، شهر جديدي در يك كيلومتري ديلمقان ـ در محل فعلي شهر سلماس با نقشه صحيح شهر سازي و مهندسي و به صورت شطرنجي مهندس اسدالله خاورزمين احداث و به هر يك از اهالي شهر ويران شده سلماس قطعه زمين مناسبي جهت خانه سازي و اسكان داده شد. از ويرانه هاي سلماس امروزه چيزي باقي نمانده است، بجز پايه ديوارهاي مسجد آقا«آقامچيدي» و سنگهاي منشوري شكل ستونهاي مسجد كه جاي دارد محل اين آثار توسط ميراث فرهنگي حصار كشي شده و بعنوان يادگاري از زلزله مشهور و ويرانگر 1930م سلماس براي آيندگان جهت عبرت و برنامه ريزي اصولي جهت تلاش براي بسط دانش زلزله شناسي و مهندسي زلزله در منطقه استفاده گردد.
1931م(27آوريل)(زنگه زور): زلزله اي بزرگ به بزرگي 5/6= M منطقه زنگه زور در شمال ارس را درهم كوبيد. اين زلزله د ر ساعت شانزده و پنجاه دقيقه و پنجاه و چهار ثانيه به وقت G MT در مختصات 45/39 درجه شمالي و 46 درجه شرقي به وقوع پيوسته است.
1965م(10فوريه)(جنوبشرق بستان آباد، تبريز): زلزله اي به بزرگي 1/5= M در ساعت شانزده و نه دقيقه و پنجاه ثانيه به وقتG MT منطقه بستان آباد و روستاي علي خلج را درهم كوبيده، هفت روستا تخريب و نزديك به پنج نفر كشته شدند. مختصات اسپي سنتري زلزله 4/37 درجه شمالي و 1/47 درجه شرقي بوده است(شكل 26).
1966م(20مارس)(ماكو): در اين سال سلسله زلزله هايي كه ار 20مارس 1966 م شروع شد ماكو و روستاهاي شمال آنرا به شدت تكان داد. در اثر شوك اصلي اين زلزله در 20مارس (اواخر اسفند) در روستاي دانالو، دو خانه فرو ريخته و در روستاهاي قره تپه، قيزيل داغ، هنديوار و ميلان خانه ها ترك دار شدند.اينزلزله در محدوده روستاهاي دارقاگؤلي، باغ ب، قايوت، كيشميش تپه، بازرگان، ياريم قيه و قره عيني هيچ تخريبي نداشته و فقط سبب تكان مختصر مناطق فوق الذكر شده بود. شدت احساس اين زلزله در مناطق فوق I=VI برآورد شده است. طي 19 مارس تا 8 آوريل 1996 بيش از 40زلزله منطقه ماكو را تكان داد بنابراين مي توان زلزله 1966ماكو را از نوع دسته و گروه زلزله (swarm ) دانست كه در نوع خود در آذربايجان بي نظير است(شكل 27).
1968م(29آوريل)(ماكو): در ساعت 8 شب دوشنبه 9 ارديبهشت 1347 شمسي زلزله اي به بزرگي 3/5=M بدون هيچ پيش لرزه اي مساحتي بين هشت هزار كيلومتر مربع در شمالغرب آذربايجان را تكان داده موجب تخريب مناطق وسيعي در ماكو و روستاهاي اطراف شد. اپي سنتر اين زلزله در 20كيلومتري غرب ماكو در 28/38 درجه شمالي و 30/44 درجه شرقي ذكر شده است. در اثر اين زلزله بيش از 90روستاي ماكو آسيب ديده و ده روستا بطور صد درصد نابود و سي و هفت تن نيز كشته و چندين صد راس گاو و گوسفند در زير آوار تلف شدند(شكل27).
1970م(14مارس)(خوي): در اثر زلزله اي به بزرگي 3/5= M شهر خوي تكان خورده و ناحيه بدلان در غرب شهر خوي تخريب و بيش از چهار نفر در اثر زلزله كشته شد. اين زلزله در ساعت پنج و بيست و يك دقيقه و چهل و چهار ثانيه در عمق 23 كيلومتري زمين در مختصات رو مركزي 6/38 درجه شمالي و 7/44 درجه شرقي رخ داد(به نقل از USCGS). اين زلزله را مي توان به گسل وار منسوب دانست(شكل 27).
1970م (4اكتبر)(پسوه): در پاييز سال 1349 زلزله اي به بزرگي 5/5= M منطقه پسوه پيرانشهر را به شدت تكان داده خسارات و تلفاتي چند در منطقه به بار آورد. اين زلزله را مي توان به گسل پيرانشهر مربوط دانست.
1976م(24نوامبر )(چالديران): در ساعت سه وپنجاه و دو دقيقه بعد از ظهر به وقت محلي زلزله اي به بزرگي 3/7= Ms منطقه چالديران و روستاهاي اطراف را به شدت در هم كوبيد. دامنه تخريب حتي به طرف تركيه هم كشيده شده بود. بولتن هاي زلزله نگاري اين زلزله را در مختصات رومركز 121/39 درجه عرض شمالي و 029/44 درجه طول شرقي در عمق سي وشش كيلومتري زمين ثبت كرده اند(شكل 27).
زلزله بزرگ ديگر تقريباً چهاده ثانيه بعد به بزرگي 5/5= M منطقه مجاور را درهم كوبيد و سه ساعت بعد نيز زلزله اي به بزرگي 0/5=M همان منطقهرا بشدت تكان داده بر خرابيها افزود. در اثر اين زلزله زمين به اندازه 5/2 متر شكافته شد. دامنه تخريب در طرف تركيه وسيعتر بود بطوريكه 109 روستاي منطقه چالديران تركيه صددرصد تخريب شده و بيش از چهار هزار نفر كشته شدند. در طرف آذربايجان نيز بيش از هزار خانه در 45 روستاي زير تخريب و نزديك به شش نفر كشته شدند: روستاي داوشان تپه سه نفر كشته و چهار نفر مجروح، مسجدلو يك نفر كشته و يك زخمي، و روستاهاي زير تقريباً صدمه ديدند: شيخ لوي عليا و سفلي، ناوار، يئكه ماله عليا و سفلي، ساق ريزك، دهكان، ماندلاخ، زولول، مهواز، نبي كندي، واليك داش، عموخانزادعليا وسفلي، سوغاليك، تاقي كان، چانقالو، جبارلو، وكيلي، مجنون، يزدخان، تيگيني علياو سفلي، چخوركندي، سادال، زاويه سفلي و عليا، تزه كند، عرب ديزج، قولي ديزج، خزرلو، قاشقابولاق، مسجدلو، دميرچي، آغ دوز، قاراجا بولاغي، محلم لو، مسجدچي ، ماموخ آباد، مسجدلر، بالاساروار، كليساكندي، بداولي، گول ماجدين، داكئح داش. در كليسا كندي ديوار يك مسجد و چند خانه فرو ريخت، در قره عيني خانه ها ترك خوردند وزمين لغزش ها و سنگ ريزشهاي چندي در مسجدلو، زاويه و ماكو گزارش شده است. اين زلزله در قره ضياءالدين، علمدار، مرند، سلماس، تبريز،خوي و ماكو نيز احساس شد. پس لرزه ها ماهها پس از زلزله اصلي ادامه داشت كه بزرگترين آنها بيش از 5=M درجه بزرگي داشت.
1996م(28فوريه)(اردبيل): زلزله اي به بزرگي 5/5= M b ساعت چهارو بيست وهفت دقيقه و بيستوهشت ثانيه به وقت محلي روز جمعه دهم اسفند 1375 اردبيل و روستاي اطراف را به شدت تكان داده و چندين روستا بطور كامل تخريب شدند. در روستاهاي گلستان، جوراب، تجرق، آتشگاه وراجستان كه تخريب صددرصد بود شدت زلزله به I =VIII در مقياس مركالي برآورد شده است. در اين زلزله بيش از هزار نفر كشته و دوهزار و ششصد تن از روستائيان مجروح شدند. تحليل ها نشان مي دهد ساز و كار ژرفي زلزله روند شمالي- جنوبي با جابجايي راستالغز چپگرد مي باشد. زلزله مزبور با پس لرزه هاي متعدد همراه بود كه بزرگي بعضي از آنها به 4 مي رسيد.
بحث و نتايج
گسلهاي كنار در آذربايجان شهرهاي اكثر گرديد ملاحظه -1
و لرزيده كرات به تاريخ طول در.شدهاند بنا كواترنر
اردبيل ، شهرهاي) است شده تخريب بهكلي يا و ديده صدماتي
نزديك اينده در اينكه احتمال بنابراين ،(سلماس و تبريز
به توجه بنابراين.است فراوان دهد ، روي حوادثي چنين
و آذربايجان زمينساخت لرزه گسلها ، مكانيسم شناخت
.گيرد قرار توجه مورد بايد منطقه ، در زلزلهشناسي مطالعات
در ما ضعف اين.طبيعت خشم نه و است الهي خشم نه زلزله -2
را پديده اين با مقابله كه است طبيعي پديده اين شناخت
زلزله بحران ستاد تاسيس صورت در ليكن است كرده دشوار
(ب.زلزله همگاني آموزش (الف اهداف براي آذربايجان براي
به توجه (ج هلالاحمر از طريق امدادرساني در همگاني آموزش
حدودي تا ميتوانيم آتشنشاني ، و اورژانسي و ايمني مسائل
.بكاهيم تلفات تعداد از
و زلزله براي آمادگي بهعنوان ميشود پيشنهاد -3
انتخاب مشخصي روز مردم ، براي زلزله اهميت كردن خاطرنشان
.گردد اعلام و
موضوع به عمران ، و و ساز ساخت مسائل در ميشود پيشنهاد -4
متخصصان صحيح تربيت جهت و شود داده بيشتري اهميت زلزله
رشتههاي و عمران رشته در دانشگاهها تمام در عمران
تدريس اجباري درس يك بهعنوان زلزله مهندسي درس وابسته ،
.شود
شهرداريها ، شهرسازي ، و مسكن وزارت شهرسازي ، مسائل در -5
ژئوفيزيكي مطالعات به وابسته ادارات ساير و مسكن بنياد
نظير شهري عمران طرحهاي در و داده اهميت مناطق ، در
قوي فشار كابلهاي و نفت و گاز و فاضلاب و آب لولهگذاري
.آيد بهعمل كافي توجه زلزله موضوع به مخابرات و برق
شهرهاي از يك هر در زلزله پهنهبندي ريز مطالعات -6
كلانشهري توسعههاي اساس بهعنوان و آغاز آذربايجان ،
.گيرد قرار توجه مورد
و كوهها دامنه در نامناسب موقعيت داراي روستاهاي -7
است ، Landslide لغزش زمين پديده مستعد كه تند شيبهاي
امن مكانهاي به اولويت رعايت با بهمرور و شده شناسايي
.شوند داده انتقال
منابع فارسي :
1- امبرسيز.ن.ن.وملويل.چ.پ.،1370، تاريخ زمين لرزه هاي ايران، ترجمه: رده، 1. ناشر آگاه، تهران
2- باباخاني .ع.،ف.،1376،شرح نقشه زمين شناسي چهارگوش اردبيل به مقياس 000/250/1، سازمان زمين شناسي كشور، تهران
3- باهر طالاري. ط.،شاد. هـ، 1376، بررسي علل لغزش شيب هاي بزرگراه شمال تبريز و ارائه روش هاي بهينه جهت تثبيت. دومين سمينار زمين لغزه، مؤسسه بين المللي زلزله شناسي و مهندسي زلزله، تهران
4- بربريان.م.،قريشي.م.،1366، پژوهش و بررسي لرزه زمين ساخت كاربردي، خطر زمين لرزه، گسلش در گستره درياچه تكتونيكي اورميه، سازمان زمين شناسي كشور، شماره گزارش؟
5- پدرامي.م.، حسين خان ناظري. ن.، عبدالهي.م.ر.،1372، مطالعات زمين شناسي مهندسي و ژئوتكنيك در كوي افسران- خوارزمي و پيرامون آن، شهرك وليعصر تبريز، وزارت معادن و فلزات
6- پيمان.م.،مقدسي موسوي .م.،1366 خطر زمين لرزه در شهر تبريز، مجله فيزيك زمين و فضا، مؤسسه ژئوفيزيك دانشگاه تهران، جلد شانزدهم و هفدهم، شماره 1-2
7- توكلي.ب.،1372، مباني خطر زمين لرزه اي، مؤسسه بين المللي زلزله شناسي و مهندسي زلزله،تهران
8- حيدري .م.،زارع.م.، 1374، بررسي مقدماتي لرزه خيزي، لرزه زمين ساخت و خطر رويداد زمين لرزه گسلش در پهنه استان زنجان، مؤسسه بين المللي زلزله شناسي و مهندسي زلزله، تهران
9- داس.ب.ام.،1371، اصول مهندسي ژئوتكنيك، ترجمه طاحوني،انتشارات دانشگاه تهران
10- ذكاء. ي.،1368، زمين لرزه هاي تبريز، انتشارات كتابسرا، تهران
11- روبو.م.،كوپن.ر.،1369، جابجايي قاره ها، ترجمه مهندس دنبلي، انتشارات علمي فرهنگي تهران
12- سازمان زمين شناسي كشور، 1362 پروژه ژئوديناميك(زمين پيمايش در ايران)، گزارش شماره 51
13- سازمان زمين شناسي كشور، دگر ريختي قاره اي در فلات ايران زمين، شماره 52
14- سياهپوش.م. ت.، 1370، پيدايش تمدن در آذربايجان، انتشارات قومس، تهران
15- سيد. اچ. بي، ادريس. آي. ام.، 1374، حركتهاي زمين و روانگرايي خاك در حين زلزله، ترجمه سعيد منتظرالقائم، مؤسسه بين المللي زلزله شناسي و مهندسي زلزله ،تهران
16- شاه پسندزاده. م و، زارع.، 1374، بررسي مقدماتي لرزه خيزي، لرزه زمين ساخت و خطر زمين لرزه،گسلش در پهنه استان آذربايجان شرقي، مؤسسه بين المللي زلزله شناسي و مهندسي زلزله، تهران
17- شريعت جعفري.م.،1375، زمين لغزش مباني و اصول پايداري شيب هاي طبيعي، انتشارات سازه تهران
18- شريف زاده، رضا،؟، مجموعه مقالاتي در خصوص بلاياي طبيعي ئ حوادث غيرمترقبه، ناشر؟ تهران
19- شهرابي. م.، 1373، شرح نقشه زمين شناسي چهارگوش اورميه به مقياس 1:250000، سازمان زمين شناسي كشور، تهران
20-شهرابي. م.، 1360، گزارش مختصري از رخساره درياچه اي زمان هولوسن و تغييرات آب و هوايي درياچه فوق اشباع از نمك اورميه، سازمان زمين شناسي كشور، گزارش داخلي
21- علي پور.ف.، كمك پناه. ع.، 1376، بررسي زمين لغزه شهرك وليعصر تبريز و ارائه روش پايدارسازي، ارائه شده در دومين سمينار زمين لغزه، مؤسسه بين المللي زلزله شناسي و مهندسي زلزله، تهران
22- فهمي. م.ح.، ايرجي.، 1365، زمين شناسي و معادن آذربايجان غربي، ناشر؟ خوي
23- قلي يوف.ن.، 1359، تاريخ آذربايجان ترجمه ح. صديق، انتشارات گوتنبرگ تهران ناشر؟ تهران
24- قنبري. ع.، 1363، مطالعه زمين شناسي، تكتونيك و سايزمو تكتونيك منطقه خوي در آذربايجان دانشكده فني، دانشكاه تبريز، كتاب چاپ نشده، نزد مؤلف
25- قنبري.ع.، 1372، مطالعه اجمالي گسل شمال تبريز، اولين كنفرانس بين المللي بلاياي طبيعي، ناشر؟ تهران
26- قنبري. ع.، 1373، گزارش مطالعات تفضيلي، مسائل زمين شناسي مهندسي ژئوتنيك شهرك لاله تبريز
27- قنبري.ع.1376، گزارش مقدماتي زمين لرزه 10اسفند 1375 اردبيل، دانشكده فني، دانشگاه تبريز، مقاله نزد نگارنده تكتونيك شهرك لاله تبريز، دانشكده فني دانشگاه تبريز، گزارش نزد مؤلف
28- قريشي.م.،برزگر.ف.، 1370، توان(پتانسيل) لرزه خيزي گستره آذربايجان در پيوند با برنامه ريزي شهرها، مجموعه مقالات طرح ريزي كالبدي، وزارت مسكن وشهرسازي، تهران
29- كمك پناه.ع.، منتظرالقائم.س.، چدني .ا.ج.، 1373، پهنه بندي زمين لغزه در ايران جلد اول، مؤسسه بين المللي زلزله شناسي و مهندسي زلزله تهران
30- كمك پناه.ع. 1376، مطالعات زمين شناسي مهندسي لغزش كوي وليعصر تبريز، ارئه شده در دومين سمينار لغزه و كاهش خسارتهاي آن، مؤسسه بين المللي زلزله شناسي و مهندسي زلزله، تهران
31- مدني، شفيعي، 1371، زمين شناسي عمومي، انتشارات دانشگاه صنعتي اميركبير، تهران
32- مظفريان. پ.، كماليان.ن.، مهرابيان.ش.، 1372، زمين لرزه هاي ايران از سال 1900تا 1992 ميلادي، گزارش علمي شماره 77، مؤسسه ژئوفيزيك دانشگاه تهران
33- معماريان.ح.، 1371، زمين شناسي براي مهندسين، ناشر دانشگاه تهران، صص 350-324
34- معماريان.ح.، 1374، زمين شناسي مهندسي و ژئوتكنيك، ناشر دانشگاه تهران صص 500-410
35- نوگل سادات.م.ع.، 1364، منطقه هاي برشي و خميدگي هاي ساختاري در ايران، دست آوردهاي تحليل ساختاري ناحيه قم، گزارش شماره 55، سازمان زمين شناسي كشور.
منابع انگليسي:
Berberian. M.1976 Bozgush 1879 earthquake, Gs Report No 39
Berberian. M. 1976 north Tabriz fault, Gs Report No 39
Berberian. M. 1976 Salmas earthquake, Gs Report No 39
Berberian. M. 1976 Contribution To The Seismotectonies of Iran (part IV) No 40 Gs
Berberian. M. Tchalenco. J.S.1976 Field study and documention of The 1930 Salmas earthquake Gs no 49 P 271_ 342
Berberian. M. 1976 Macroseismic epicenteres of destructive and damaging earthquakes in Iran(1900_1976).Gs No 39
Berberian. M. 1977 Badavli (W. Maku) earthquake of 1968 April 29 Gs No 40
Berberian. M. 1983 The southern caspian A compressional Deperssion floored by a trapped modified oceanic crust. Gs. No 40
Dehghani. G.A. Makris. J. 1983, Gravity field and Cnustal Structune of Iran, No 51Gs
Ghanbari. A. 1989 Tectonics of The Tethyan_Himalayan belt in The Iranan area 28Th I. G. Washington. D. C. U. S. A.
Ghanbari. A. 1001 paleoseismisity and Neo seismity in The Azerbaigan area I. G. C. Tokoyo Japan.
Sengor. M. C. 1991, late paleozoic and Mezozoic Tectonic evolutic of the Middle Eastrn tethysidesi, IGCP project 267, Newsletter No. 2(1991)
0 Comments:
Yorum Gönder
<< Home