آذربايجان در جنگ جهانی اول يا فجايع جيلولوق
آذربايجان در جنگ جهانی اول
يا
فجايع جيلولوق
دکتر توحيد ملک زاده ديلمقانی
Tohidmelikzade@yahoo.com
مقدمه
جنگ جهاني اول در تاريخ تمدن بشري عطفي محسوب مي گردد كه در طي آن بسياري از نظامهاي كهنه سياسي،اجتماعي به نظامهاي نوين تبديل شد. امپراتورهاي بزرگ به ممالكي كوچك تبديل گرديد و حكومتهاي ملّي در سطح جهان بوجود آمد.
آذربايجان نيز گرچه از ميدان اصلي جنگ يعني اروپا به دور بود ولي به دليل موقعيت ژئوپولتيكي آن از همان ابتداي جنگ صحنه تاخت و تاز قواي روس و عثماني گرديد و به سبب عوامل مختلفي از جمله اشتراكات فرهنگي جزو هواداران عثماني قرار گرفت.
گرچه تركان آذربايجان كه اكثريت قريب به اتفاق اهالي آذربايجان را تشكيل مي دادند و مي دهند در رديف هواداران عثماني ها قرارگرفتند ساكنين مسيحي آذربايجان درصف مقابل همشهريانشان در رديف متفقين دول روس و انگليس و آمريكا قرار گرفتند. اينان كه همان ساكنان ترك مسيحي آذربايجان بودند از اوايل قرن نوزدهم بر اثر تلاشهاي ميسيونرهاي غربي به آموزش زبان ارمني پرداخته و بسياري نيز از مذهب قديميشان_گريگوري_ كه مذهب شرقي بود دست كشيده بر حسب آموزش ميسيونرهاي كاتوليك, پروتستان يا ارتدوكس گرديدند. وجه ديگر تبليغات ميسيونرها ,سوق دادن مسيحيان آذربايجان به طرف قدرتهاي روس و انگليس و فرانسه بود كه اين وجه در حين جنگ جهاني اول از طرف مسيحيان آذربايجان به منصه ظهور درآمد .
همانطوري كه مي دانيد ارامنه و آشوريهاي آذربايجان و عثماني وظيفه تاريخي شان از جنگهاي صليبي تا امروز كه همان ضربه زدن به منافع هم وطنان مسلمانشان بود را با كمال جديت انجام دادند.
از سال 1909 كه روسها به بهانه عدم امنيت در تبريز تمام آذربايجان را به اشغال خود درآوردند با مناطق سرحدي آذربايجان با عثماني همسايه گرديدند. با وقوع جنگ جهاني اول و درگيري مستقيم عثماني و روسيه, دولت عثماني نتوانست حضور قواي روس در آذربايجان را تحمل كند لذا به دولت قاجاريه براي خارج نمودن روسها از آذربايجان احضار كردند. دولت قاجاريه مسأله را با روسها در ميان نهاد ولي روسها نه تنها به اين درخواست مشروع وقعي ننهادند بلكه سرفرماندهي ارتش روسيه در قفقاز تصميم گرفت واحدهاي نظامي موجود در شمالغرب را تحت عنوان (سپاه آذربايجان)به فرماندهي ژنرال چرنوزوبوف تقويت و تجديد سازمان دهد. يكي از اهداف اصلي اين نيرو حفظ تأمين محور ارتباطي جلفا_خوي_ سلماس و اورميه بود كه مسير مناسبي براي وصول به عراق امروزين و آبهاي گرم محسوب مي شد. استقرار هواداران مسيحي روسها در منطقه نيز براهميت اين كريدور افزود.
اوايل سال 1915 آذربايجان عرصه زورآزمايي قواي روس و عثماني بود. قواي عثماني به فرماندهي انورپاشا به نزديكيهاي آذربايجان آمد تا منطقه را از لوث وجود روسها پاك كند ولي در دي ماه 1294 شمسي ( اوايل سال 1915) يكصد هزارتن از سربازانش را در كوههاي الله اكبر ارضروم از دست داد و فاجعه مشهور ساري قميش به وقوع پيوست.
در بهار 1295 شمسي به تدريج تمام منطقه به اشغال روسها درآمد و آخرين تلاش عثمانيها براي اخراج روسها از آذربايجان در نبرد ديلمان (ارديبهشت ماه) به ناكامي انجاميد.
با ورود آشوريهاي عثماني كه در آذربايجان (جيلو) ناميده مي شوند به معادلات نظامي منطقه و اعلان جنگ رسمي به دولتشان عثماني , مقاومت جيلوها در برابر سپاه عثماني ديري نپاييد. اينان كه با پشتيباني قواي روس عليه عثماني قيام كرده بودند اينبار نيز دست به دامن آنها شده و به آذربايجان گريختند. دهها هزار مرد و زن و كودك جيلوها خسته و گرسنه از منطقه حكاري گريخته و به اورميه و سلماس آمدند.
ورود اين قوم ناخوانده و گرسنه به آذربايجان آنهم در شرايط جنگ عالمگير براي آذربايجانيان سربار عظيمي شد ولي عليرغم اين, مردم آذربايجان علاوه بر فراهم كردن شرايط مساعد زيستي به آنان تمام نان و مسكن خودشان را با آنها تقسيم كردند ولي جيلوها جواب اين كمكها و نوع پروريها را با كشت و كشتار و خون و گلوله به خوبي پس دادند كه اسناد فراوان اين جنايات در متن كتاب آمده است.
تا وقوع انقلاب اكتبر 1917 روسيه و خروج روسيه از جنگ جهاني و بالتبع از آذربايجان , روسها و جيلوها با همكاري هم در سوزاندن بازارها و كشتار مردم از هيچ گونه كوششي فروگذار نمي كردند پس از خروج روسها از آذربايجان ,متفقين با مسلح كردن جيلوها آنها را در قالب 6 گردان ( 4 گردان آشور 2 گردان ارمني ) با 4 آتشبار و 300 سوار و يك گروهان مسلسل با فرماندهي عالي افسران روسي و انگليسي و فرانسوي در مقابل آذربايجانيان و عثمانيان قرار دادند.
ارتش مسيحي با كشتار سه روزه مردم اورميه در 22 فوريه 1918 تسلط خويش بر غرب آذربايجان را اعلام كرد. مارشيمون رهبر روحاني و ملي جيلوها براي تقويت قواي سوار خود به نزد سيميتقو كه متفق انگليسي ها محسوب مي شد امد ولي وي در 16 مارس 1918 در كهنه شهر بدست سيميتقو كشته شد و دوباره كشتار مردم اورميه و ديلمان و كهنه شهر از سرگرفته شد. در طي چند ماه بيش از يكصد هزار آذربايجاني شهيد شدند.
آندرانيك نيز با بيست و پنج هزار ارمني به خوي حمله كرد تا با اتصال به جيلوها و از آنجا انگليسي ها نقشه تاسيس ارمنستان بزرگ را عملي كند كه اين عمل با مجاهدتهاي آذربايجانيان در خوي و قواي عثماني نافرجام ماند.
با ورود قواي عثماني به آذربايجان ,با هدايت انگليسي ها دهها هزار ارمني و آشوري به جنوب درياچه اورميه و از آنجا همدان پايگاه انگليسي ها گريختند. انگليسي ها آنها را در اردوگاههايي در شمال بغداد جاي دادند.
مسيحيان آذربايجان پس از ماجراجويي هاي فراوان به دنبال عفو عمومي به اورميه و سلماس بازگشتند.
تراژدي قتل عام آذربايجانيان در دو سوي ارس در اوايل قرن بيستم با به سلطنت رسيدن رضا خان و دشمني ديرينه وي با تركان آذربايجان در تاريكي سنگين فرو رفت و بجز چند كتاب تاريخ شهرها هيچ كتاب و نويسنده اي به اين موضوع مهم نپرداخت و نسل بعدي به كلي از فاجعه جيلولوق بي خبر گرديد.
با عزيمت اينجانب به خارج براي ادامه تحصيل دكترا , با جستجوي فراوان, منابع خوبي هم از طرف جيلوها و ارمني ها و هم از طرف عثمانيها و روسها به دستم آمد كه شايد بسياري از محققين تاريخ دسترسي به آنها ندارند. بنابراين با توجه به اهميت مساله در تاريخ معاصر آذربايجان و براي اداي دين به همشهريان شهيد كه مظلومانه بر اثر ماجراجويي هاي عده اي جان خود را از دست دادند و عبرت به بازماندگان براي جلوگيري از تكرار حوادثي اين چنيني ,فصل جيلولوق در تاريخ سلماس را به اين امر مهم اختصاص دادم. اميد است همشهريان عزيز با مطالعه اين كتاب بيش از پيش به تاريخ منطقه پي ببرند . اين كتاب توسط انتشارات اختر چاپ و منتشر شد/
1 Comments:
şu kıtabı urmıyedekı kıtap fuarından aldım
bu facıanın urmiye ve salmasda yaşandığını biliyordum ama bu kadar korkunç ve ınsanlık dışı olması aklıma gelmezdi
size ve ahtar yayıncılığına başarılar diler ve yeni aydınlatıcı kitablarınızı merakla beklıyorum
Yorum Gönder
<< Home